فعال شدن مکانیسم ماشه در آگوست ۲۰۲۵، با احیای تحریمهای سازمان ملل، بازار آهن و فولاد ایران را با کاهش ۲۰-۳۰ درصدی تولید و صادرات، نوسانات قیمت، افت اشتغال و توقف سرمایهگذاری مواجه میکند. با این حال، با استراتژیهایی مانند تمرکز بر بازارهای شرقی و حمایت دولتی، ایران میتواند در بلندمدت این چالشها را مدیریت کند.
فعال شدن مکانیسم ماشه (اسنپبک) توسط کشورهای اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) در چارچوب توافق هستهای برجام، که منجر به احیای تحریمهای سازمان ملل متحد پیش از سال ۲۰۱۵ میشود، یکی از مهمترین تحولات اخیر در صحنه سیاسی و اقتصادی ایران است. این اقدام، که در اواخر آگوست ۲۰۲۵ اجرایی شده، به عنوان ابزاری سیاسی برای اعمال فشار بر ایران در مذاکرات هستهای تلقی میگردد. با این حال، پیامدهای اقتصادی آن، بهویژه در بخشهای کلیدی مانند بازار آهن و فولاد، قابل توجه و چندوجهی خواهد بود.
صنعت آهن و فولاد ایران، به عنوان یکی از ستونهای اصلی اقتصاد کشور با تولید سالانه حدود ۳۰ میلیون تن و صادرات بیش از ۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳، نقش محوری در زنجیره تأمین داخلی و تجارت بینالمللی ایفا میکند. اعمال تحریمهای جدید میتواند زنجیره تولید، توزیع و بازار آهن را از طریق محدودیتهای تجاری، افزایش هزینهها و اختلال در سرمایهگذاری تحت تأثیر قرار دهد. این مقدمه زمینهساز تحلیل جامعی است که به بررسی تأثیرات این تحولات بر تولید، صادرات و بازار داخلی آهن و فولاد ایران میپردازد و راهکارهای احتمالی برای مدیریت این چالشها را مورد توجه قرار میدهد.
تأثیر مکانیسم ماشه بر تولید در صنعت آهن و فولاد
صنعت فولاد ایران یکی از بخشهای کلیدی اقتصاد کشور است که در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است. برای مثال، صادرات فولاد در سال ۲۰۲۳ بالغ بر ۶.۱ میلیارد دلار بوده که نشاندهنده رشدی ۲۵ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۸ است. با این حال، فعال شدن مکانیسم ماشه میتواند تولید در این صنعت را از چند منظر تحت تأثیر قرار دهد، زیرا این تحریمها نه تنها صادرات را محدود میکنند، بلکه زنجیره تأمین، سرمایهگذاری و هزینههای عملیاتی را نیز متأثر میسازند. در ادامه، این موضوع به تفصیل بررسی میشود:

۱. محدودیت در تأمین مواد اولیه و تجهیزات:
تولید فولاد به مواد اولیهای نظیر سنگ آهن، زغالسنگ ککشو و آلیاژها وابسته است. اگرچه بخش عمده این مواد در داخل کشور تأمین میشود، اما برای تجهیزات پیشرفته، قطعات یدکی و فناوریهای مدرن (مانند کورههای قوس الکتریکی یا سیستمهای کنترل کیفیت) به واردات نیاز است. بازگشت تحریمهای سازمان ملل متحد، نقلوانتقال مالی و تجاری را دشوارتر کرده و هزینههای واردات را افزایش میدهد.
برای مثال، محدودیت در دسترسی به بازارهای اروپایی یا برخی تأمینکنندگان آسیایی میتواند منجر به کمبود قطعات یدکی شود. این امر ممکن است ظرفیت تولید را کاهش دهد و پیشبینی میشود در صورت اجرای کامل تحریمها، تولید فولاد در واحدهای بزرگ نظیر فولاد مبارکه یا ذوبآهن تا ۱۰ تا ۲۰ درصد کاهش یابد.
۲. افزایش هزینههای تولید:
بازگشت تحریمها احتمالاً به افزایش نرخ ارز منجر خواهد شد، مشابه تجربه تحریمهای سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۸ که رشد اقتصادی را تا منفی ۵ تا ۷ درصد کاهش داد. این امر هزینههای انرژی (گاز و برق که از ملزومات تولید فولاد هستند) و حملونقل را افزایش میدهد. ایران با تولید سالانه حدود ۳۰ میلیون تن فولاد، یکی از تولیدکنندگان عمده در خاورمیانه است، اما افزایش هزینهها میتواند حاشیه سود واحدهای تولیدی را کاهش داده و برخی واحدها را به کاهش تولید یا حتی تعطیلی سوق دهد.
همچنین، بیثباتی اقتصادی میتواند سرمایهگذاری داخلی را متوقف کند. سرمایهگذاران ممکن است در انتظار روشن شدن وضعیت، از سرمایهگذاری در پروژههای توسعهای نظیر افزایش ظرفیت تولید خودداری کنند. گزارشها نشان میدهند که فعال شدن مکانیسم ماشه میتواند فضای سرمایهگذاری را بیثبات کرده و سرمایهها را به سمت بازارهای دیگر هدایت کند.
۳. تأثیر بر زنجیره تأمین داخلی:
بازار آهن ایران به شدت به تولید داخلی وابسته است، اما کاهش صادرات میتواند به مازاد تولید منجر شود و واحدهای تولیدی را وادار به تنظیم تولید کند. این امر ممکن است به کاهش شیفتهای کاری، تعدیل نیرو یا رکود در معادن سنگ آهن بیانجامد.
با این حال، ایران تجربه دور زدن تحریمها را دارد، از جمله از طریق تقویت تولید داخلی و همکاری با شرکایی مانند چین، که بزرگترین واردکننده فولاد ایران است. اما حتی چین نیز ممکن است تحت فشارهای بینالمللی، واردات خود را محدود کند، که این امر مستقیماً بر تولید تأثیر خواهد گذاشت. پیشبینیها حاکی از آن است که در کوتاهمدت، تولید ممکن است با شوک مواجه شود، اما در بلندمدت با استفاده از فناوریهای بومی و نوآوریهای داخلی میتواند پایداری خود را حفظ کند.
در جدول زیر میتوانید تأثیرات مکانیسم ماشه بر تولید در صنعت فولاد و آهن را مشاهده کنید:
جنبه |
تأثیر کوتاهمدت |
تأثیر بلندمدت |
عوامل کلیدی |
راهکار احتمالی |
تأمین مواد اولیه و تجهیزات |
کاهش دسترسی به تجهیزات وارداتی (تا ۲۰%) به دلیل محدودیتهای بانکی و تجاری |
تکیه بر تولید داخلی و تأمینکنندگان آسیایی |
تحریمهای مالی، افزایش هزینههای واردات |
استفاده از فناوریهای بومی، همکاری با چین |
هزینههای تولید |
افزایش ۱۵-۲۵% هزینهها (انرژی، حملونقل) به دلیل تضعیف ریال |
پایداری با یارانههای دولتی |
نوسانات ارزی، تورم |
یارانه انرژی، بهینهسازی فرآیندها |
ظرفیت تولید |
کاهش ۱۰-۲۰% تولید در واحدهای بزرگ |
تثبیت با تنظیم عرضه و تقاضا |
کاهش صادرات، مازاد عرضه داخلی |
تنظیم تولید، تمرکز بر بازار داخلی |
تأثیر مکانیسم ماشه بر صادرات بازار آهن و فولاد
صادرات فولاد ایران در سالهای اخیر نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا کرده است، به طوری که در سال ۲۰۲۳، ارزش صادرات به بیش از ۶ میلیارد دلار رسید و ایران را به یکی از صادرکنندگان عمده در خاورمیانه تبدیل کرد. بازارهای اصلی شامل چین، ترکیه، هند و کشورهای همسایه هستند. با این حال، فعال شدن اسنپبک میتواند این روند را از چند جهت مختل کند، زیرا تحریمهای سازمان ملل متحد نه تنها صادرات مستقیم را هدف قرار میدهند، بلکه نقلوانتقال مالی، بیمه و حملونقل دریایی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند. در ادامه، این تأثیرات به تفصیل بررسی میشوند:

۱. محدودیتهای مستقیم بر صادرات فلزات:
تحریمهای اسنپبک شامل ممنوعیت صادرات فلزات، از جمله آهن و فولاد، به بسیاری از کشورها میشود، که این امر دسترسی به بازارهای سنتی را دشوار میکند. برای مثال، صادرات به اروپا که پیش از این محدود بود، کاملاً متوقف خواهد شد، و حتی بازارهای آسیایی مانند ترکیه احتمالا تحت فشارهای بینالمللی، واردات را کاهش خواهند داد.
بر همین اساس، پیشبینی میکنیم که حجم صادرات فولاد ایران در کوتاهمدت تا ۲۰-۳۰ درصد کاهش یابد، زیرا شرکتهای خارجی از ترس تحریمهای ثانویه، قراردادهای جدید امضا نکنند. این کاهش میتواند منجر به مازاد عرضه در بازار داخلی شده و قیمتها را تحت فشار قرار دهد.
۲. اختلال در زنجیره تأمین و نقلوانتقال مالی:
تحریمها بر سیستم بانکی بینالمللی تأثیر گذاشته و پرداختهای ارزی را پیچیده میکنند، که این امر صادرکنندگان آهن را با مشکلات جدی در دریافت وجوه مواجه میسازد. علاوه بر این، محدودیتهای دریایی (مانند ممنوعیت خدمات پرچمگذاری کشتیها) میتواند هزینه حملونقل را افزایش دهد و زمان تحویل را طولانی کند.
ایران ممکن است به سمت تجارت تهاتری یا استفاده از ارزهای محلی (مانند یوان چین) روی آورد، اما این راهکارها کارایی کمتری داشته و حجم صادرات را محدود میکنند. گزارشها نشان میدهند که این اختلالات میتوانند رشد اقتصادی ایران را تا منفی ۵ درصد تحت تأثیر قرار دهند، با تمرکز بر بخش صادرات غیرنفتی مانند فولاد.
۳. تأثیر بر بازارهای هدف و راهکارهای احتمالی:
چین به عنوان بزرگترین واردکننده فولاد ایران (حدود ۴۰ درصد صادرات)، ممکن است تحت فشارهای ایالات متحده، واردات را کاهش دهد، هرچند روابط اقتصادی قوی میتواند بخشی از این بازار را حفظ کند. بازارهای جایگزین مانند روسیه، هند و کشورهای آفریقایی میتوانند فرصتهایی ایجاد کنند، اما حجم آنها محدود قطعا محدود خواهد بود.
در بلندمدت، تمرکز بر نوآوریهای صادراتی، مانند تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر (مانند فولادهای ویژه) و تقویت روابط با بلوکهای اقتصادی غیرغربی (مانند بریکس)، میتواند بخشی از خسارات را جبران کند. با این حال، تحلیلها حاکی از آن است که اسنپبک نمیتواند اقتصاد ایران را کاملاً فلج کند، اما فشارهای اقتصادی را تشدید خواهد کرد.
در جدول زیر میتوانید تأثیرات مکانیسم ماشه بر صادرات بازار آهن و فولاد را مشاهده کنید:
جنبه |
تأثیر کوتاهمدت |
تأثیر بلندمدت |
عوامل کلیدی |
راهکار احتمالی |
حجم صادرات |
کاهش ۲۰-۳۰% حجم صادرات به دلیل تحریمهای مستقیم |
تثبیت با تمرکز بر بازارهای جدید |
محدودیتهای تجاری، تحریمهای ثانویه |
تمرکز بر بازارهای آسیای شرقی (چین، هند) |
زنجیره تأمین و نقلوانتقال مالی |
اختلال در پرداختهای ارزی و افزایش ۱۵-۲۵% هزینههای حملونقل |
پایداری با استفاده از تجارت تهاتری |
تحریمهای بانکی، محدودیتهای دریایی |
استفاده از ارزهای محلی (مانند یوان) |
بازارهای هدف |
توقف صادرات به اروپا و کاهش در ترکیه |
گسترش به بازارهای روسیه و آفریقا |
فشارهای بینالمللی بر شرکا |
تقویت روابط با بلوک بریکس |
تأثیر مکانیسم ماشه بر بازار داخلی، قیمتها و خرید و فروش آهن و فولاد
بازار داخلی آهن و فولاد ایران، که بخش عمدهای از تقاضای آن از صنایع ساختمانی، خودروسازی و زیرساختی تأمین میشود، در سالهای اخیر با تولید داخلی قوی (حدود ۳۰ میلیون تن سالانه) پایدار بوده است. با این حال، اسنپبک میتواند این بازار را از طریق ترکیب عوامل عرضه مازاد، افزایش هزینهها و بیثباتی اقتصادی تحت فشار قرار دهد. گزارشها نشان میدهند که دولت ایران در حال کنترل آسیب است و حتی انتشار پیشبینیهای منفی در مورد افزایش قیمتها را محدود کرده، که این امر خود نشاندهنده نگرانی از نوسانات بازار است. در ادامه، به بررسی این تاثیرات میپردازیم:

۱. مازاد عرضه داخلی و فشار بر قیمتها:
با کاهش صادرات (که پیشبینی میشود تا ۲۰-۳۰ درصد افت کند)، حجم قابل توجهی از تولید فولاد به بازار داخلی سرازیر خواهد شد، که این امر میتواند به مازاد عرضه منجر شود. در نتیجه، ممکن است قیمتهای داخلی آهن و محصولات فولادی مانند میلگرد، ورق و پروفیل در کوتاهمدت کاهش یابد، زیرا تولیدکنندگان برای فروش مازاد، رقابت قیمتی بیشتری خواهند کرد. البته، در حال حاضر به خاطر شوکِ فعال شدن مکانیسم ماشه، قیمتها افزایش یافته و در پی آن برخی خریداران و فروشندگان از خرید و فروش منصرف شدهاند که به رکود بازار دامن زده است.
این مازاد میتواند خرید و فروش را تسهیل کند، اما حاشیه سود فروشندگان را کاهش دهد و منجر به رکود در معاملات شود، بهخصوص اگر تقاضای داخلی (مانند پروژههای ساختمانی) به دلیل بیثباتی اقتصادی کاهش یابد. پیشبینیها حاکی از آن است که قیمتها در بازار بورس کالا و معاملات آزاد ممکن است تا ۱۰-۱۵ درصد نوسان نزولی داشته باشند، مگر اینکه دولت با خریدهای حمایتی مداخله کند.
۲. افزایش هزینهها و فشار صعودی بر قیمتها:
تحریمها دسترسی به ارز خارجی را محدود کرده و ریال را تضعیف میکنند، که این امر هزینههای تولید (مانند انرژی، حملونقل و مواد وارداتی) را افزایش میدهد. برای مثال، افزایش نرخ ارز میتواند قیمت تمامشده آهن را بالا ببرد، که این فشار به بازار داخلی منتقل شده و قیمتها را در میانمدت افزایش دهد.
این تناقض (فشار نزولی از مازاد و صعودی از هزینهها) منجر به نوسانات شدید قیمتها خواهد شد، که خریداران را مردد کرده و حجم معاملات خرید و فروش را کاهش میدهد. گزارشهای اخیر نشان میدهند که تورم ناشی از تحریمها میتواند اقتصاد را تا منفی ۵ درصد تحت تأثیر قرار دهد، که این امر تقاضای داخلی برای آهن را در بخشهای ساختمانی و صنعتی کم میکند.
۳. تأثیر بر معاملات خرید و فروش و زنجیره توزیع:
بیثباتی بازار میتواند اعتماد فعالان اقتصادی را کاهش دهد، منجر به تأخیر در قراردادها و کاهش حجم معاملات شود. فروشندگان آهن ممکن است با مشکلات نقدینگی مواجه شوند، زیرا پرداختهای ارزی برای واردات قطعات مختل میشود، و این امر زنجیره توزیع را کند میکند.
در بلندمدت، تمرکز بر بازارهای داخلی و شرکای غیرغربی (مانند چین برای تأمین مواد) میتواند بخشی از فشارها را کاهش دهد، اما در کوتاهمدت، خرید و فروش ممکن است با رکود همراه باشد، بهخصوص اگر سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی کاهش یابد. همچنین، دولت ممکن است با سیاستهای حمایتی مانند کنترل قیمتها یا یارانههای انرژی، سعی در تثبیت بازار کند، هرچند این اقدامات میتواند به تورم پنهان منجر شود.
در جدول زیر میتوانید تأثیرات مکانیسم ماشه بر بازار داخلی، قیمتها و خرید و فروش آهن و فولاد را مشاهده کنید:
جنبه |
تأثیر کوتاهمدت |
تأثیر بلندمدت |
عوامل کلیدی |
راهکار احتمالی |
قیمتها |
نوسان نزولی (مازاد عرضه) تا صعودی (افزایش هزینهها) |
افزایش کلی به دلیل تورم |
تضعیف ریال، هزینههای انرژی |
کنترل قیمتها توسط دولت |
خرید و فروش |
کاهش حجم معاملات به دلیل بیثباتی |
تثبیت با بازارهای جایگزین |
رکود تقاضا، مشکلات نقدینگی |
تسهیلات مالی، حمایت از توزیعکنندگان |
بازار داخلی |
مازاد عرضه و رکود تقاضا |
تمرکز بر تقاضای داخلی |
کاهش سرمایهگذاری زیرساختی |
مداخله دولتی، یارانههای انرژی |
تأثیر مکانیسم ماشه بر اشتغال در بازار آهن و فولاد
صنعت آهن و فولاد ایران، با تولید سالانه حدود ۳۰ میلیون تن و صادرات بیش از ۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳، یکی از بزرگترین کارفرمایان در بخش صنعتی است. این صنعت به طور مستقیم در واحدهای تولیدی (مانند فولاد مبارکه، ذوبآهن و شرکتهای خصوصی) و غیرمستقیم در زنجیره تأمین (معادن، حملونقل و توزیع) اشتغال ایجاد میکند. تحریمهای اسنپبک میتوانند این بخش را از چند جهت تحت تأثیر قرار دهند:

۱. کاهش تولید و تعدیل نیرو:
همانطور که پیشتر اشاره شد، کاهش صادرات تا ۲۰-۳۰ درصد و افزایش هزینههای تولید (مانند انرژی و حملونقل) میتواند ظرفیت تولید را کاهش دهد. این امر ممکن است واحدهای تولیدی را به کاهش شیفتهای کاری یا تعدیل نیروی انسانی وادار کند، بهویژه در کارخانههای کوچکتر که حاشیه سود کمتری دارند.
برآوردها نشان میدهند که در صورت افت ۱۰-۲۰ درصدی تولید، تا ۵-۱۰ درصد از مشاغل مستقیم در صنعت فولاد (چند ده هزار شغل) و مشاغل غیرمستقیم در زنجیره تأمین (مانند رانندگان و کارگران معادن) در معرض خطر قرار گیرند. این کاهش میتواند به بیکاری گسترده در مناطق صنعتی مانند اصفهان، خوزستان و یزد منجر شود.
۲. تأثیر بر زنجیره تأمین و مشاغل غیرمستقیم:
تحریمها زنجیره تأمین داخلی، از جمله معادن سنگ آهن و شرکتهای حملونقل، را تحت فشار قرار میدهند، زیرا کاهش تقاضای صادراتی و داخلی میتواند فعالیت این بخشها را محدود کند. برای مثال، کاهش فعالیت معادن میتواند مشاغل مرتبط با استخراج و فرآوری را کاهش دهد، که این امر بر جوامع محلی در مناطق معدنی تأثیر منفی میگذارد.
همچنین، کاهش معاملات خرید و فروش در بازار داخلی (به دلیل بیثباتی قیمتها و رکود تقاضا) میتواند توزیعکنندگان و خردهفروشان آهن را با مشکلات نقدینگی مواجه کرده و مشاغل مرتبط را تهدید کند.
در جدول زیر میتوانید تأثیرات مکانیسم ماشه بر اشتغال در بازار آهن و فولاد را مشاهده کنید:
جنبه |
تأثیر کوتاهمدت |
تأثیر بلندمدت |
عوامل کلیدی |
راهکار احتمالی |
اشتغال مستقیم |
کاهش ۵-۱۰% مشاغل در واحدهای تولیدی به دلیل افت تولید |
تثبیت با مداخلههای دولتی |
کاهش تولید، حاشیه سود پایین |
یارانهها، حمایت از واحدهای تولیدی |
اشتغال غیرمستقیم |
کاهش مشاغل در زنجیره تأمین (معادن، حملونقل) به دلیل رکود |
بهبود با تمرکز بر بازار داخلی |
کاهش تقاضا، مشکلات نقدینگی |
تسهیلات برای SMEها، تقویت زنجیره داخلی |
تبعات اجتماعی |
افزایش بیکاری و نارضایتی در مناطق صنعتی |
کاهش اعتماد عمومی |
کاهش درآمد خانوارها |
برنامههای حمایتی دولتی |
تأثیر مکانیسم ماشه بر سرمایهگذاری در بازار آهن و فولاد
سرمایهگذاری در صنعت آهن و فولاد ایران، که برای توسعه ظرفیت تولید، بهبود فناوری و افزایش رقابتپذیری ضروری است، به شدت تحت تأثیر بیثباتی ناشی از تحریمها قرار خواهد گرفت. این تحریمها میتوانند از چند جهت بر جریان سرمایهگذاری اثر بگذارند:

۱. توقف سرمایهگذاری خارجی:
پیش از اسنپبک، ایران تلاشهایی برای جذب سرمایهگذاری خارجی در صنعت فولاد (مانند همکاری با چین و هند) انجام داده بود. اما بازگشت تحریمهای سازمان ملل، به دلیل ریسک تحریمهای ثانویه، شرکتهای خارجی را از سرمایهگذاری در ایران بازمیدارد. این امر پروژههای توسعهای مانند افزایش ظرفیت تولید یا مدرنیزاسیون تجهیزات را متوقف میکند.
برای مثال، پروژههای بزرگ مانند طرحهای توسعه فولاد مبارکه یا واحدهای جدید در مناطق ویژه اقتصادی ممکن است به حالت تعلیق درآیند، که این امر رشد بلندمدت صنعت را محدود میکند.
۲. کاهش سرمایهگذاری داخلی:
بیثباتی اقتصادی ناشی از تضعیف ریال و تورم (که پیشبینی میشود رشد اقتصادی را تا منفی ۵ درصد کاهش دهد) سرمایهگذاران داخلی را مردد میکند. سرمایهگذاران ممکن است منابع خود را به سمت داراییهای امنتر (مانند ارز یا طلا) هدایت کنند، که این امر جریان سرمایه به صنعت فولاد را کاهش میدهد.
علاوه بر این، مشکلات نقدینگی ناشی از محدودیتهای بانکی و کاهش درآمدهای صادراتی، توانایی شرکتها برای سرمایهگذاری در تعمیرات یا توسعه را محدود میکند.
در جدول زیر میتوانید تأثیرات مکانیسم ماشه بر سرمایهگذاری در بازار آهن و فولاد را مشاهده کنید:
جنبه |
تأثیر کوتاهمدت |
تأثیر بلندمدت |
عوامل کلیدی |
راهکار احتمالی |
سرمایهگذاری خارجی |
توقف کامل سرمایهگذاری خارجی به دلیل تحریمهای ثانویه |
تمرکز محدود بر شرکای غیرغربی |
ریسک تحریمهای ثانویه، بیثباتی سیاسی |
تقویت روابط با کشورهای بریکس |
سرمایهگذاری داخلی |
کاهش سرمایهگذاری به دلیل بیثباتی اقتصادی |
بهبود با منابع داخلی و حمایت دولتی |
تضعیف ریال، مشکلات نقدینگی |
تسهیلات مالی، یارانههای دولتی |
توسعه پروژهها |
تعلیق پروژههای توسعهای (مانند افزایش ظرفیت) |
ازسرگیری تدریجی با فناوریهای بومی |
کاهش درآمدهای صادراتی، کمبود ارز |
سرمایهگذاری در فناوریهای داخلی |
تبعات اجتماعی و اقتصادی
تأثیرات اشتغال و سرمایهگذاری فراتر از بازار آهن و فولاد، تبعات اجتماعی و اقتصادی گستردهای به دنبال خواهد داشت:
- افزایش بیکاری و فشار اجتماعی: کاهش مشاغل در صنعت فولاد و زنجیره تأمین، بهویژه در مناطق وابسته به این صنعت، میتواند به افزایش نرخ بیکاری و نارضایتی اجتماعی منجر شود. این امر بهویژه در شهرهای صنعتی که فولاد منبع اصلی درآمد است، میتواند تنشهای اجتماعی را نیز تشدید کند. در پی همین موضوع، کاهش درآمد خانوارها به دلیل بیکاری یا کاهش دستمزدها، تقاضا برای کالاهای مصرفی و خدمات را کاهش داده و اقتصاد محلی را تحت فشار قرار میدهد.
- کاهش رشد اقتصادی و توسعه زیرساختی: توقف سرمایهگذاری در پروژههای فولادی میتواند برنامههای توسعهای دولت، مانند طرحهای زیرساختی یا مسکن، را مختل کند، زیرا آهن و فولاد مواد اولیه کلیدی این پروژهها هستند. این امر میتواند رشد اقتصادی را کند کرده و اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصادی را کاهش دهد. علاوه بر این، کاهش درآمدهای صادراتی فولاد، منابع ارزی دولت را محدود کرده و توانایی آن برای حمایت از برنامههای اجتماعی یا یارانهها را کاهش میدهد.
راهکارهای احتمالی
در مجموع، مکانیسم ماشه میتواند با کاهش اشتغال و توقف سرمایهگذاری، فشارهای اجتماعی و اقتصادی قابل توجهی بر بازار آهن و فولاد وارد کند. با این حال، با اتخاذ سیاستهای مناسب، ایران میتواند بخشی از این چالشها را مدیریت کند:
- حمایت دولتی: دولت میتواند با یارانههای انرژی، تسهیلات مالی و خرید تضمینی محصولات فولادی، از تعدیل نیرو و رکود جلوگیری کند.
- تمرکز بر بازارهای شرقی: تقویت روابط با کشورهایی مانند چین و هند میتواند بخشی از بازار صادراتی را حفظ کرده و فشار بر اشتغال را کاهش دهد.
- نوآوری داخلی: سرمایهگذاری در فناوریهای بومی و افزایش بهرهوری میتواند هزینهها را کاهش داده و رقابتپذیری را حفظ کند.

جمعبندی؛ همان سوال همیشگی: چه خواهد شد؟
ذهن فرد ایرانی مدتهاست که درگیر یک سوال است: چه خواهد شد؟ تمام مناسبات داخلی و فرآیندهای بینالمللی تنها بر پیچیدگی این سوال میافزایند. پاسخ هر چه که باشد، یقینا پاسخی قطعی نیست. تمام تحلیلهایی که ارائه شد، تنها بخش کوچکی از این معادلات پیچیده و بزرگ هستند و ممکن است اتفاقات عجیبتری در انتظارمان باشد.
با توجه به شرایط کنونی و فعال شدن مکانیسم ماشه توسط کشورهای اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان)، کاملاً قابل درک است که این موضوع نگرانیهایی را برای فعالان بازار آهن و فولاد در ایران به همراه داشته باشد. این اقدام، که تحریمهای سازمان ملل متحد پیش از برجام را احیا میکند، میتواند تبعات اقتصادی قابل توجهی به ویژه در بخشهای انرژی، فلزات و صادرات به دنبال داشته باشد.
حالا نوبت شماست: با توجه به وضعیت کسبوکارتان در بازار آهن، پیشبینی شما از اتفاقات آینده چیست؟ آیا فکر میکنید استراتژیهای داخلی کافی خواهند بود یا چالشهای بیشتری پیش رو خواهد بود؟ نظر شما و پیشبینی شما درباره تاثیرات فعال شدن مکانیسم ماشه بر بازار آهن و فولاد ایران چیست؟ به نظرتان با چه راهکارهایی میتوان تاثیرات منفی را کاهش داد و ثبات را به تولید، صادرات، بازار و تامین فولاد بازگرداند؟